جدول جو
جدول جو

معنی عالی جعفری - جستجوی لغت در جدول جو

عالی جعفری
(جَ فَ)
تیره ای از طایفۀ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِجَ فَ)
ابن عبدالله بن جعفر. وی از ذریۀ جعفر طیار بود و در قرن سوم در عهد المتوکل میزیست. او رامجموعۀ اشعاری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(عَ جِ)
دهی است از دهستان شهرکی، بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری سکوهه و 11 هزارگزی خاور راه شوسۀ زاهدان به زابل. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای گرم و معتدل، و 647 تن سکنه. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود و محصول آن غلات و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ جَ فَ)
امیر علی جعفر، وی از امرای دربار سلطان ابوسعید بن اولجایتو بود. و پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان، امیر علی جعفر با جمعی دیگر از امرای ابوسعید، با امیر شیخ حسن از در دشمنی درآمده به همراهی هم از آذربایجان و عراق گریخته به خراسان آمدند و با امیر شیخ علی قوشچی حکمران خراسان متحد شدند، و طغاتیمورخان را که از نبیره زادگان یکی از برادران چنگیز بود به ایلخانی برگزیدند و با لشکری عظیم متوجه آذربایجان شدند و در ماه شعبان 737 هجری قمری به سلطانیه رسیدند و آن ولایت را تصرف کردند. ولی در جنگی که بین آنها و قوای امیر شیخ حسن درگرفت، شکست خوردند و منهزم گشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 226) (تاریخ مفصل ایران، مغول چ عباس اقبال ص 354 و 359)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طلای جعفری
تصویر طلای جعفری
زر دست افشار
فرهنگ لغت هوشیار